روشها و شگردهائى که در عرصه تبليغات سياسى جهان اعمال مىگردد بنا به چگونگى اوضاع و احوال و کشور و اهداف سياستگذاران و مبلّغين و ظرفيتهاى ذهنى و فرهنگى مخاطبين انتخاب مىگردد اين ابزارها عبارتند از:
* زمانشناسى
وقتشناسي، موقعيتشناسي، فرصتيابى و فرصتطلبى اصطلاحاتى آشنا با مفاهيم نزديک به هم و از شاخههاى يک مقوله هستند که نام آن 'زمان' است. زمان را مانند مکان ظرف هستى گفتهاند و بالاخره در منطق به حرکت تعبير مىشود و هرچه که هست از هيچچيز جدا نيست و اهميت آن آنقدر هست که انصافاً در تعاريف لفظى بهراحتى نمىگنجد. جهان در تغيير و تحول دائمى است و معيار کمّى آن زمان است و موفقتر کسى است که قدر زمان را بيشتر مىداند. حساسيتهاى زمانى از مرز ثانيهها نيز گذشته است در جريان مسابقات ورزشى بينالمللى و دو ميدانى گاهى کسى بر کرسى برتر مىايستد و مدال ارزشمندتر به گردن مىآويزد که تنها چند صدم ثانيه زودتر از خط پايانى گذشته باشد. اين ويژگى زمان نيز جالب است که هرچه پيرتر مىشود گرانبهاتر و مرغوبتر مىگردد عجيب نيست چون جهان امروز از ديروز تکامل يافتهتر و لذا با ارزشتر است و فرداى آن از امروز نيز در عرصه تبليغات سياسي، چون ساير فعاليتهاى بشري، زمان، در جايگاه ويژه و معتبرى قرار دارد روابط سياسى داخلى و خارجى کشورها براساس تحولات اقتصادي-نظامى و اجتماعى و غيره روزبهروز بغرنجتر و حساستر مىشود و به تبع آن تبليغات سياسى نيز ناگزير مهارتها و تيزبينىهاى بيشترى را به کمک مىگيرد که توجه بسيار به ارزش زمان از جمله آنها است چون زمان برقآسا درگذر است و بازگشتى ندارد حوادث همراه خود را هم با خود مىبرد و برنمىگرداند لذا تبليغات سياسى پيشرفته دنياى معاصر کوشش مىکند که بىامان و بىترحم با زمان و حوادث آن همگام باشد و مىداند که با لحظهاى درنگ و تأمل از معرکه عقب ماندن را در پى خواهد داشت و او مىماند با آثارى مانده از حوادثِ رفتهاى که دربافت و ساختار آن نقش و نفوذى نداشته است
علی راثی دکترای ژئوپلتیک