مزيتهاي لجستيكي ايران
کشورهای پيشرو جهان در حوزه لجستيک، با دارا بودن مزیتهای لجستيكی کمتر یا در حد ایران، خود را به عنوان کشوری ممتاز در حوزه لجستيک مطرح کرده اند. اگرچه با تمام امكانات و فرصتهای موجود جهت تبدیل شدن به یک مرکز یا هاب لجستيكی، متأسفانه ایران هنوز نتوانسته در امر لجستيک و بازرگانی به نحو مناسبی عمل کند. ازسوی دیگر، برخی کشورهای همسایه با درک درست شرایط محيطی و آیندهنگاری صحيح، به طور شایستهای از موقعيت منحصر به فرد منطقه خاورميانه در جهت توسعه لجستيک و تجارت خود بهره بردهاند. مهمترين مزيتهاي لجستيكي ايران عبارتند از:
.1 سابقه دیرینه تجارت و بازرگانی در ایران،
.2 پهنه گسترده کشور،
.3 قرار گرفتن در منطقه خاورميانه که این منطقه بهلحاظ لجستيكی یک هاب محسوب شده و جزء مهمترین مناطق تجاری دنيا محسوب میشود،
.4 تعداد زیاد کشورهای همسایه (ایران با 13 کشور مرز مشترک زمينی و دریایی دارد. بهعالوه، از طریق دسترسی غيرمستقيم به بيش از 12 کشور دیگر در فاصله تقریبی 2000 کيلومتری از اطراف کشور)
.5 دسترسی به آبهای آزاد،
.6 دسترسی آسان به بسياری از کشورهای منطقه،
.7 قابليت تبدیل شدن به حلقه لجستيک بين آسيا و اروپا، .8 قرار داشتن در مسير پنج کریدور بينالمللی ترانزیت و تجارت کالا،
.9 پتانسيلهای فراوان ایران برای تبدیل شدن به هاب تجاری منطقه،
.10 موقعيت مناسب جغرافيایی و مبادی ورودی- خروجی زمينی کشور بهلحاظ دسترسی به بازارهای توليد و مصرف،
.11 مزیت کریدورهای هوایی عبوری از ایران بهعنوان کوتاهترین کریدور هوایی ميانقارهای،
.12 حجم باالی تجارت بين کشورهای همسایه شمالی ایران با کشورهای همسایه جنوبی ایران،
.13 بازار وسيع و پرمصرف داخلی کشور،
.14 شبكه توزیع گسترده در داخل کشور،
.15 توليد و صادرات بسياری از کالتها و محصوالت (به خصوص کشاورزی) به سایر کشورها،
.16 داشتن بنادر فوقالعاده مناسب و استراتژیک (همچون بندر شهيد رجایی)
.17 داشتن چندین منطقه آزاد تجاری به خصوص در منطقه خليج فارس
۱۸-همسایگی با کشورهایی که محصور در خشكی هستند و ایران بهترین راه ارتباطی آنها با آبهای آزاد است،
.19 قيمت پایين سوخت و حاملهای انرژی در ایران،
.20 نيروی کار ارزان، .21 شبكه گسترده جادهای کشور،
.22 شبكه نسبتاً مناسب حمل ونقل ریلی در کشور، .23 انجام اقدامات و مطالعات قابل توجه در حوزه لجستيک طی ساليان اخير،
.24 داشتن متخصصين و اساتيد برجسته در حوزه لجستيک، .25 رویكرد بسيار مثبت و وسيع جامعه دانشگاهی کشور به مقوله لجستيک طی دهه اخير.
به طور کلی میتوان گفت اگرچه ایران در هریک از زیرساختهای لجستيكی به طور جداگانه امكان بهبود و ارتقا دارد؛ اما پاشنه آشيل لجستيک ايران، ايجاد و توسعه زيرساختهايي است كه بتوانند زيرساختهاي لجستيكي جدا را به يكديگر پيوند دهند و امكان برقراري يک جريان بدون انقطاع در تجارت داخلي و خارجي كشور ايجاد كند (برای مثال ایجاد مراکز و هاب های لجستيكی، بنادر خشک، پایانه های حمل ونقل چندوجهی)
چالشهاي پيش روي لجستيک در ايران
توسعه لجستيک همانند سایر بخشهای اقتصادی نيازمند برنامهریزی و سياستگذاری در سطح کالن کشوری است. بدین منظور ابتدا باید کاستیها و چالشهای موجود در سطح کشور مورد بررسی قرار گرفته و سپس راهحلهایی متناسب با آن چالشها طراحی شود. عمدهترین چالشهای حوزه لجستيک در کشور را میتوان در دو بخش ساختار کالن مدیریتی و مؤلفههای حوزه لجستيک طبقهبندی نمود. در این بخش به بررسی این چالشها پرداخته شده است.
الف) چالشهاي مربوط به ساختار كلان مديريتي
بخشی از اصلیترین چالشهای توسعه لجستيک در کشور را میتوان در رویكرد مدیریت حوزه لجستيک در سطح کلان دانست. این چالشها عبارتند از:
نبود دید کلان و سيستمی درخصوص مدیریت توسعه بلندمدت لجستيک در کشور،
نبود سازوکارهای یكپارچه سياستگذاری و اجرا در حوزه لجستيک کشور،
نبود تعامل مطلوب ميان وزارتخانه های متولی لجستيک (راه و شهرسازی و صنعت، معدن وتجارت) و بخش خصوصی در مسائل مرتبط با حوزه لجستيک،
عدم محاسبه شاخص های کلان لجستيک در برنامه های توسعه ای (مانند هزینههای ملی لجستيک)،
ساختار سازمانی نامناسب: تجميع شتابزده و غيرکارشناسی دو وزارتخانه راه و ترابری و مسكن و 1 شهرسازی و عدم انطباق آن با شرایط زمانی و جایگاه حملونقل در اقتصاد ملی
علی راثی دکترای ژئوپلتیک